امیرعلی من

اینم یه فیگور زیبا از امیرعلی من...   ...

امیرعلی بخند اینقدر جدی نباش....... ...

امیرعلی بدون ماست لب به غذا نمی زنه.عاشق ماست هست. اینکه می بینید دستشه دبه ماستی است دیروز در یخچال رو باز کردم چشمش به دبه ماست خورد گیر داد که بده دستم منم دادم دستش و مدتی باهاش بازی کرد بعد که می خواستم از دستش بگیرم گریه می کرد ...

امیرعلی یاد گرفته موبایل  رو می زاره جلو گوشش و داد و بیداد می کنه و مثلا داره با پشت خط حرف می زنه.اما وقتی کسی پشت خط باشه و گوشی رو میزارم جلو گوشش و میگم یه چیز بگو یه کلمه حرف نمی زنه و فقط  سکوت می کنه.... ...

چند وقت پیش یکی از دوستام بهم گفت:چرا اینقدر وبلاگ امیرعلی رو اختصاصی کردی و اسمشو امیرعلی من گذاشتی؟!!!در جوابش گفتم:منظور از امیرعلی من این نیست که امیرعلی اختصاصی فقط برای منه  امیرعلی برای هر کسی که دوستش داره امیرعلی من هستش...مثل مامان بزرگ شمال که هر وقت از امیرعلی  حرف می زنه می گه " می امیرعلی " هر بار که سراغشم می گیره میگه زاک می امیرعلی چطوره؟؟  خاله جونی هم همش میگه امیرعلیم خوبه؟؟ امیرعلیم چیکار میکنه؟؟..نتیجه می گیریم شاید دوستم حق داشته  این وبلاگ اختصاصی هستش اما اختصاص به همه دوستای امیرعلی من داره همه کسایی که دوستش دارن و منو امیرعلی من  هم عاشقشون هستیم ...

بابابزرگ عاشق سریال امپراطور دریا(جومونگ) است. روز تولد امیرعلی هم مصادف شد با پخش سریال جومونگ.خلاصه بابابزرگ شش دونگ حواسش به تلویزیون بود.وسطهای جشن تولد بود که دیدیم امیرعلی و بابابزرگ اصلا تو باغ نیستند و با اشتیاق تمام دارند جومونگ می بینند حقا که امیرجونی نوه بابابزرگ هستش ...

دوتاشون رو ببینید موز رو از ته گرفتند .....امیرعلی که می خواد شروع کنه به موز خودن اما از آخرش ...

بعد تلاشهای زیاد ما یه چند ثانیه ای دوتا وروجک کمی ثابت شدند تا تونستیم یه عکس دو نفره ازشون بگیریم البته بازم چندان ثابت نیستند ...

مانی چیکار می کنی؟؟؟چهار راه تحویلی!!!امیرعلی مبهوت تو شده اونوقت داری سریال می بینی؟؟امیرعلی و مانی یه لحظه آروم نمی نشستند تا از دوتاشون عکس یادگاری بگیریم ...